عمر در گند به سر نتوان برد

اشتراک گذاری

عمر در گند به سر نتوان برد

Like
Like Love Haha Wow Sad Angry
907

تنها پرنده ای که میتواند به عقاب نوک بزند کلاغ است. کلاغ، پشت عقاب می نشیند و به گردنش نوک میزند. عقاب واکنشی نشون نمیدهد. عقاب وقتش را با کلاغ هدر نمیدهد. خیلی راحت بالهایش را باز میکند و شروع به اوج گرفتن در آسمان می کند. در ارتفاع بالا نفس کشیدن برای کلاغ دشوار میشود تا جاییکه بدلیل کمبود اکسیژن سقوط می کند.

این روزها، روزهای انتخابات سندیکاست و من هم در این روزهای سخت و پرچالش خطر کردم. خطر، نه از باب رای آوردن، که آن خطری نیست. خطر از باب اعتماد جمع کردن و آنگاه سه سال بار سنگین این اعتماد اصحاب زحمتکش صنعت دارو را هر روز و هر لحظه بر دوش کشیدن، در میانه ی این بحران اقتصادی.

اما چند روزی است که از همین باب، آماج انواع کلوخ پرانی هایی شده ام. آنها که مرا می شناسند و می دانند که همیشه جوابم برای کلوخ انداز، سنگی محکم و به فراخور بوده، از سکوت من در عجبند. اما این سکوت نیست. این نرفتن بر سر سفره ای است که من هرگز از آن نان نخورده ام. بیش از این ادامه نمی دهم و چون خودم به یاد شعر زیبای استاد ناتل خانلری افتادم، ابیات انتهایی آن را می آورم و همین اشارت همه را بس.

عمر در اوج فلک برده به سر

دم زده در نفس باد سحر

ابر را دیده به زیر پر خویش

حیوان را همه فرمانبر خویش

بارها آمده شادان ز سفر

به رهش بسته فلک طاق ظفر

سینه کبک و تذرو و تیهو

تازه و گرم شده طعمه او

اینک افتاده بر این لاشه و گند

باید از زاغ بیاموزد پند

بوی گندش دل و جان تافته بود

حال بیماری دق یافته بود

دلش از نفرت و بیزاری ریش

گیج شد . بست دمی دیده خویش

یادش آمد که بر آن اوج سپهر

هست پیروزی و زیبایی و مهر

فر و آزادی و فتح و ظفرست

نفس خرم باد سحرست

دیده بگشود و بهر سو نگریست

دید گردش اثری زینها نیست

آنچه بود از همه سو خواری بود

وحشت و نفرت و بیزاری بود

بال بر هم زد و بر جست از جا

گفت کای یار ببخشای مرا

سالها باش و بدین عیش بناز

تو و مردار تو و عمر دراز

من نیم در خور این مهمانی

گند و مردار تو را ارزانی

گر بر اوج فلکم باید مرد

عمر در گند به سر نتوان برد

شهپر شاه هوا اوج گرفت

زاغ را دیده بر او مانده شگفت

سوی بالا شد و بالاتر شد

راست با مهر فلک همسر شد

لحظه ای چند بر این لوح کبود

نقطه ای بود و سپس هیچ نبود

Like
Like Love Haha Wow Sad Angry
907

2 دیدگاه

    • مهران-
    • آبان ۸, ۱۳۹۹ در ۱:۱۲ قبل از ظهر-
    • پاسخ

    خانم دکتر قبل از این که خوندن متنی که نوشتین رو تموم بکنم میخواستم در پایان به جای نظر دادن شما رو ارجاع بدم به همین شعر زیبا که در کمال تعجب دیدم خودتون همین شعر رو انتخاب کردین ، انتخاب کاملا درست و به جا به دور از تمام چالش های سر باهاتون بال و پر گشوده و اوووج بگیرید.

    • محمد حامدی فر-
    • آبان ۱۵, ۱۳۹۹ در ۴:۵۶ بعد از ظهر-
    • پاسخ

    با سپاس از شما بابت مطالب زیبا و دلنشین

نظر بدهید