یار مردان خدا باش

اشتراک گذاری

یار مردان خدا باش

Like
Like Love Haha Wow Sad Angry
1092

دکتر عبده زاده رفت

خبر دردناک است اما جدید نیست.

بر اساس مصلحت جایگاه بنگاهیم عقل مصلحت اندیش حکم می کرد که زبان درکشم و قلم بشکنم اما اینبار دیگر نشد. چراکه هم بار سنگین رای تمام صنعتگران نه فقط دارو را به دوش می کشم و نه شرایط اقتضا می کند که “بنشینم و صبر پیش گیرم، دنباله ی کار خویش گیرم”

دکتر عبده زاده در دو دوره از پرمشقت ترین روزگاران صنعت، مردانه به یاری مردمی رفت که هرلحظه بیم عدم تامین دارویشان می رود.

آدمِ حرف زدن و مصاحبه و شلوغ کاری نیست، مثل اکثر همکارانم در سازمان غذا و دارو.

بی شک در ده سال گذشته من با دلیل و مدرک ثابت می کنم که خروجی های سلیقه ای سازمان بیشترین اجحاف را در حق مجموعه ی ما نموده است. خروجی های ناشی از همین امضاها و تماس های طلایی مذکور. دور زدن مدیران و کارشناسان زحمت کش سازمان و صدور حکم حکومتی بر اساس رفاقتی یا وابستگی یا دلبستگی!

بیست سال است که با سازمان غذا و داروکار می کنم، کارشناس و مسئول فنی و مدیر عامل بوده ام، ده سال آن سراسر رنج و درد بوده و اندکی غبطه اما هرگز احساس نکردم که منشاء آن فساد و ظلم و امضاهای طلایی جایی در دل فخر رازی باشد.

در این شرایط سخت وقتی به یاد می آورم که چگونه برای یک دلار و یک مجوز ترخیص بیشتر جنگیدند، وقتی فکر می کنم که خبره ترین کارشناس های کیفیت داروی کشور را در اتاق هایی تنگ و شلوغ نشاندیم و مسئولیت سلامت ۸۰ میلیون ایرانی را به آنها سپردیم، وقتی به یاد می آورم که در اسفند ماه بردن حتی یک شاخه گل برایشان ممنوع می شود مبادا که سکه ای نیز رد و بدل شود غافل از اینکه آنکه امضاهای طلایی می خرد با کسانی معامله ی سهام می کند که دقیقا نمی دانند فخر رازی کجاست.

دکتر عبده زاده رفت مثل بسیاری دیگر از بهترین هایمان و آنکه عزادار شد بی شک صنعت داروست. صنعت داروی زحمت کش و دلسوخته. اما آفرین بر او که هنوز خوب می دانست دفاع از حیثیت و آبرو یعنی چه.

در این میانه ی جنگ اقتصادی مردانِ مرد دست از شعار و هیاهو بر می دارند و ریشه های فساد را می خشکانند. فسادی که همواره همکاران زحمت کش سازمان را تحت فشار برای تایید نادرست ها گذاشته و امروز نهایت بی انصافیست که سازمان به فساد متهم شود. ای کاش آدرس غلط ندهیم.

این روزها که ما در میانه ی درگیرهای بسیار با سازمان هستیم برای اندکی افزایش قیمت و همان امضاهای طلایی به ناحق جلویش را گرفته اند، این روزها که به یاد می آورم سخت گیریهای ادارات بیولوژیک، فنی نظارت، ثبت و بررسی، بالینی و مواد اولیه را دلم به درد می آید از برچسب ناصواب فساد زدن بر پیکر سازمان غذا و دارو.

این روزها که با سیلی صورت سرخ نگه می داریم و هر لحظه می شنویم و تا عمق استخوان درد می کشیم که “سیناژن که وضعش خوبه”، همین روزهای جنگ است که ما یاد گرفته ایم نباید ناله کرد و باید امید داد، همین روزهایی که حق گفتن و از حق گفتن از مد افتاده، همین روزهاست که سرنوشت مردمی یا صنفی یا صنعتی نوشته می شود.

اولین شرط سلامت کار شفافیت است و داعیه داران مبارزه با فساد را باید بسیار حذر داد از تهمت های گنگ و آدرس های موهوم.

من به عنوان نماینده ی بخش خصوصی تولید کننده حق اعاده حیثیت دارم برای تمام فعالان حوزه ی دارو در قبال تهمت فساد. آدرس دقیق این امضاهای طلایی را ما می خواهیم. جوانی و علم و توانمان را زیر چرخ های صنعت ریخته ایم و امروز باید بدانیم که چه کسی و کجا حق ما را به کام دیگری ریخته است.

من به عنوان یک داروساز حق مطالبه دارم که به چه گناه مستحق ناروا شنیدن شده ایم؟

من به عنوان یک شهروند که خدمات دلسوزانه ی دکتر عبده زاده و همکارانش در سازمان ، داروی درمان عزیزانم را فراهم کرده اعتراض دارم به گفتمانی که مردان جنگی ما را خانه نشین می کند. در این شرایط جنگ اقتصادی که تمام داشته هایمان را می خواهیم و بسا بیشتر، چرا تیغمان از پشت بر کمر رزمندگان خودی می نشیند؟

من با تمام وجود با دردی عمیق در رگانم به استعفای دکتر عبده زاده تمام قد احترام می گذارم چون بعد از سالها قدرت نمایی و تحقیر مداوم زحمت کشان تامین دارو،  یک نفر به یادم آورد که انسانیت از همه چیز والاتر است و قدرتش از رجز خوانی های پشت پرده برای پایین کشیدن کرکره ی این تولید کننده و باطل کردن مجوز آن وارد کننده بسیار بیشتر است. تلنگری بود که به یاد بیاورم آدم ها آمده اند و رفته اند و آنچه ثابت بوده حق بوده و مطالبه ی حق و حق طلب.

 

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح

هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی

دام تزویر مکن چون دگران قرآن را

Like
Like Love Haha Wow Sad Angry
1092

3 دیدگاه

    • مریم-
    • اردیبهشت ۲۸, ۱۳۹۸ در ۱۱:۳۴ بعد از ظهر-
    • پاسخ

    ما آفریده شدیم تا سنجیده شویم ، عیارمان ، درخششمان ، دراین وانفسای فساد معدودند امثال دکتر عبده زاده ها،که انها نیز ترجیح میدهند حداقل خودشان را از این همه افترا دور کنند و تنها خداست که میداند چه کردند ، ممنونم که هستید ❤

    • غفور-
    • خرداد ۴, ۱۳۹۸ در ۱۲:۰۰ قبل از ظهر-
    • پاسخ

    ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
    وقت آنست که بدرود کنی زندان را
    خدا خیلی حفظتون کنه ای کاش ایمیل منو جواب بدین

    • امیر-
    • تیر ۳۰, ۱۳۹۸ در ۱:۲۳ بعد از ظهر-
    • پاسخ

    با سلام
    خانم دکتر محترم خسته نباشید شعر زیبایی بود ای کاشک کارمندان هم قدر این مدیر را بدانند در حق بنده که اجحاف کردند بلکه شما کمک کنید شاد و سر بلند باشید

نظر بدهید